تعریف : خدمت به بندگان خداوند و پیگیری رفع حاجات آنها آثار وضعی فراوانی دارد . دستگیری از نیازمندان یک الگوی ارزشمند در اسلام است و منظور از کارگشایی یعنی دستگیری از نیازمندان و افرادی که به کمک دیگران نیازمند هستند . این اقدام روح تعاون و کمک رسانی در جامعه را گسترش می دهد و از طرفی با مراجعه به آیات قرآن و روابات ، کارگشایی جزو تکلیف شرعی و اجتماعی مردم است که باعث ایجاد توازن در جامعه و آرامش روحی و روانی می شود و نبود این کار باعث ایجاد خلاء در تامین اقتصادی مردم می شود . اخوت دینی و اسلامی اقتضاء می کند که اگر در جامعه ای حاجت مند و محروم به به سختی زندگی می کنند افراد غنی توجه ویژه به آنها داشته باشند .
در احادیث مصادیق کمک رسانی و کارگشایی به زندگی دیگران وارد شده است ، همچون : مال ، خوراک ، پوشاک ، وسایل زندگی ، اثاث منزل ، وسایل حمل و نقل ، درمان ، تعلیم و تربیت ، استراحت ، سفر و زیارت و ... و توانگران مومن را به تفکر و حرکت در جهت رفع اینگونه نیاز آنها دعوت نموده است . لحن احادیث در مورد موضوعات فوق علاوه بر فزونی شماره آنها ، لحنی بسیار قاطع و تاکید آمیز است .
ابعاد کارگشایی
1) تاکید و ترغیب در جهت رفع نیاز و کارگشایی حاجت مندان
2) تشویق و تهدید در جهت سوق دادن جامعه به اصل انفاق
3) ترغیب در جهت تقویت قرض الحسنه
4) تاکید در جهت پر رنگ کردن سنت نیکی و کمک به دیگران
آیات و روایات درباره کارگشایی
در قرآن : (( من یشفع شفعه حسنه یکن له نصیب منها و من یشفع شفعه سیئه یکن له کفل منها و کان الله علی کل شی مقیتا )) (1) کسی که شفاعت (تشویق و کمک ) به کار نیکی کند ، نصیبی از آن برای او خواهد بود و کسی که شفاعت (تشویق و کمک) به کار بدی کند ، سهمی از آن خواهد داشت و خداوند حسابرس و نگهدار هر چیز است .
ونیز در قرآن : (( فویل للمصلین الذین هم عن صلاتهم ساهون الذین هم یراون و یمنون الماعون )) (2) پس وای بر نمازگزارانی که در نماز خود سهل انگاری می کنند ، همان کسانی که ریا می کنند و دیگران را از وسایل ضروری زندگی منع می کنند .
در داستان حضرت یوسف (ع) که در زندان گرفتار شده بود و در عین حال بر زندانیان همچون پدری مهربان
جهت رفع مشکلات آنها تلاش و کوشش می کرد و نیز گره گشایی از کار آنها می کرد تا اینکه خداوند مقدمات عزت و شوکت و مقام او را فراهم کرد . خداوند این موضوع را در سوره یوسف (ع) ، در آیات 36 تا 57 متذکر می شود که نشان از اهمیت موضوع دست گیری از کار دیگران است .
رسول اکرم (ص) فرمود : (( من قضی لاحیه المومن حاجه قضی الله لا حوائج کثیره)) (1) هرکسی یک حاجت مومنی را برآورده کند خداوند حاجت های بسیاری را برای او برآورده می کند .
ونیز حضرت علی (ع) فرمود : (( من کان فی حاجه اخیه کان الله فی حاجه)) (2) هرکسی در پی برآوردن نیاز برادرش برآید خدا حاجت او را برآورده می نماید .
آثار دنیوی کارگشایی از دیگران
1) کارگشایی خدا در دنیا : اگر شخصی در صدد رفع نیازمندان تلاش کند ، خداوند حاجت این نوع افراد گره گشای را در زندگی و مشکلات زندگی او را برطرف می کند . امام صادق (ع) فرمود : (( ان الله عز و جل فی تمون المومن ما کان المومن فی عون اخیه المومن )) (3) تا زمانی که مومن در کار کمک رسانی به برادرش باشد ، خداوند در راه کمک رسانی به اوست .
داستان حضرت موسی (ع) که تحت تعقیب فرعونیان ، از شهر مصر به مدینه وارد شده بود ، در عین اینکه جانش در خطر بود و در حال فرار بود ، با دیدن دختران شعیب که بخاطر کهولت سن پدر ، مجبور بودند خودشان گوسفندان را به چرا برده و سیراب کنند در کمک و حمایت آنان کوتاهی نکرد ، نتیجه گره گشایی از آنها ، این شد که خداوند برای موسی (ع) کارگشایی نمود و نه تنها کار پیدا کرد و در استخدام حضرت شعیب درآمد بلکه شعیب نبی یکی از دخترانش را به ازدواج او در آورد .(4)
2) نشانه های خلوص ایمان : هرچیزی خالص آن به درد می خورد مثلا اگر بنزین آغشته به آب باشد باعث معیوب شدن موتور ماشین می شود و اگر به جای یکبار صد بار هم استارت زده شود فایده ای ندارد . مسلمانیت هم اینگونه است که نباید فقط اسم اسلام را یدک کشید . در آیات و روایات نشانه هایی در خصوص درجه خلوص ایمان ذکر شده است ، ازجمله آن گره گشایی در کارهاست . امام صادق (ع) فرمود : (( من خالص الایمان البر بالاخوان والسعی فی حوائجهم (5) نیکویی کردن به برادران و کوشش در برآوردن نیازمندیهای آنها از ایمان اخلاص است .
3) محبوبیت نزد خداوند : یکی ازآرزوهای هر انسانی محبوب بودن در جامعه است و برخی از افراد برای رسیدن به محبوبیت به سراغ کارهای کاذب و موقت می روند در نهایت محبوبیت آنها در جامعه دائمی نخواهد بود بلکه بلکه باعث انزجار نزد همگان می شود ، در آموزه های دینی محبوبیت فقط در دنیا خلاصه نمی شود بلکه اخروی و ابدی آن در عالم آخرت است . امام سجاد (ع) در دعای امین الله یکی از
خواسته های خود را اینگونه می فرماید : (( محبوبه فی ارضک و سمائک ... )) البته شرط این محبوبیت و رضایت نزد خداوند رسیدگی و گره گشایی مشکلات دیگران است . امام صادق (ع) می فرماید : (( قال الله عز و جل : الخلق عیابی فاحبهم الی الطفهم بهم و اشعاهم فی قوائجهم )) (1) خداوند فرمود : موجودات عالم روزی خور من هستند و محبوب ترین آنها نزد من کسانی اند که مهربان هستند و در برآوردن حاجت ها کوشاتر می باشند .
1) پیک رحمت الهی : اسماعیل بن عمار صفار می گوید به امام صادق (ع) عرض کردم : فدایت شوم آیا مومن برای مومن رحمت است ؟ فرمود : آری . گفتم چگونه چنین است ؟ حضرت فرمود : هرمومنی که برای رفع نیازش نزد مومن دیگری برود همین خود رحمت است که خدا به سوی او روانه کرده و سبب رسیدن آن رحمت را پذیرفته است (2)
2) باعث شادمانی رسول خدا (ص) : در منابع دین اسلام خوشحال کردن دل مومن و نسبت به همدیگر فراوان وارد شده است . رسول خدا (ص) فرمود : (( من سر مومنا فقد سرنی و من فقد سر الله ))(3) هرکسی مومنی را خوشحال سازد براستی که مرا خوشحال ساخته است ، هرکه مرا خوشحال سازد همانا خدا را شاد کرده است .
آثار اخروی کارگشایی از دیگران
1) کارگشایی ، برترین اعمال : در روایات متعدد ، ثواب ثواب برآوردن حاجت برادر دینی فراوان بیان شده است از جمله از حضرت علی (ع) روایت شده و فرمود : (( قضاء حقوق المومن اشرف اعمال المتقین ، یستجلب موده الملائکه المقربین و شوق الحور العین )) (4) برآوردن حقوق مومنین اشرف اعمال اهل تقوا و جلب کننده نظر فرشتگان مقرب خدا و شوق حوریان زیبا چشم است . ابراهیم بن تیمی می گوید : من در حال طواف خانه خدا بودم که امام صادق (ع) به من تکیه داد و فرمود : ای ابراهیم آیا می خواهی اجر طواف خودت را بدانی ؟ عرض کردم فدایت بشوم بله . فرمود : هرکس با معرفت به خانه خدا بیاید و هفت بار طواف کند و دو رکعت نماز در مقام ابراهیم بگذارد ، خدای بزرگ ده هزار حسنه به او می دهد و ده هزار درجه مقام او را بالا می برد سپس فرمود : آیا بهتر از آن را به تو خبر دهم ؟ عرض کردم فدایت شوم بله . آنگاه امام صادق (ع) فرمود : هرکس حاجت برادر مومنش را ادا کند همانند کسی است که طواف خانه خدا را نموده است و تا ده بار برایش حساب نمایند یعنی ثواب ده حج مقبول .(5)
2) اندوه زدایی در قیامت : یکی از هولناکترین مواقف انسان ، هنگام مرگ است . هشدارهای آیات و روایات به انسان برای این است که انسان مراقب باشد و کارهایی که کمک فراوانی در راه نجات و سعادت او در این مسیر کمک می کند را یادآوری می کند . با بررسی روایات بهترین راه و کار آمدترین مسیر ایجاد امنیت
برخورد مناسب با دیگران و تلاش جهت رفع مشکلات مومنین است . امام صادق (ع) فرمود : هرکه مومنی را از گرفتاریها نجات دهد خداوند او را از گرفتاریهای آخرت نجات می دهد و در حالی که از قبر خارجش می کنند که دلش آرام و مسرور است .(6)
1) فرمان روایی در بهشت : مومن کارگشا نه تنها به بهشت الهی راه پیدا می کند بلکه از باالاترین درجه بهشت
نیزبرخوردار خواهد بود .((ابی جعفر (ع) : اوحی الله عز و جل الی موسی (ع) : ان من عبادی من یتقرب الی بالحسنه ، فا حکمه فی الجنت ، فقال موسی (ع) : یا رب و ما تلک الحسنه ؟ قال یمشی مع اخیه المومن فی قضاء حاجته قضیب اولم تغضض ))(1) خداوند بزرگ به موسی(ع) چنین وحی فرمود : برخی از بندگان من با انجام حسنه به من تقرب پیدا می کنند و من در بهشت به آنان فرمان روایی می دهم . موسی (ع) گفت : پروردگار من ، این حسنه چیست ؟ خدا فرمود : با برادر دینی خود برای برآوردن نیاز او به راه می افتند خواه این نیاز برآورده شود و خواه نشود .
آثار ترک کارگشایی
1) خائن نامیده شدن : هرکسی برای رفع حاجات مومن قدمی برندارد و دلسوز وی نباشد به خدا و رسول خدا و مومنین خیانت کرده است . ابو بصیر می گوید : به امام صادق (ع) عرض کردم مقصود از مومنان چه کسانی هستند ؟ فرمودند : از زمان امیرالمومنین تا آخرین ایشان . (2)
2) مزدور دشمن اسلام : در روایت از معصوم (ع) : اگر مومنی نزد برادر مومنی برود و از او حاجتی طلب کند ولی آن با وجود توانایی در رفع مشکلش به او کمک نکند ، خداوند او را مبتلا به برآوردن حوائج دشمنان ما می کند تا با این عمل او را عذاب نماید .(3)
3) عذاب اخروی : امام صادق (ع) فرمود : کسی که برادرش برای رفع نیاز نزد وی بیاید که او می تواند ان نیاز را برآورده کند ولی این کار را نکند ، خداوند مار را بر او مسلط می کند که در قبر تا قیامت پای او را بگزد خواه آن میت در قیامت آمرزیده باشد یا معذب باشد . (4) رابطه اعتیاد و فقرا با رویکرد کارگشایی است و راه حل بسیار ی از مشکلات روحی و اجتماعی در کارگشایی جامعه است .
توجه مرجع تقلید به رفع مشکل
آیت الله سید محمد باقر شهیدی می گفت : کرایه منزلم به تاخیر افتاده بود ، جریان را به سید ابولحسن اصفهانی که مرجع تقلید شیعیان بود گفتم فردای آن روز فرزند سید بر اثر حادثه ای از دنیا رفت ، مایوس شدم و با خود گفتم گرفتاری مانع می شود که سید به فکر من باشد ، اما در روز تشییع جنازه پسرش دیدم سید به طرف من آمد و وجهی جهت پرداخت کرایه در اختیارم گذاشت . (5)
:: موضوعات مرتبط:
اخلاقی ,
کارگشایی ,
,
:: بازدید از این مطلب : 2398
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1